آیت الله حاج شیخ حسین نجفى اهرى بیرق بردبارى
سید شهاب الدین حسینى اهرى
فهرست مطالب
- ولادت
- تحصيلات
- ازدواج و فرزندان
- روياي صادق
- اساتيد
- اجازات اجتهادى و روايتى
- تدريس،تأليف و شاگردان
- مهاجرت به اهر
- اخلاق و سيره
- مبارزات
- رحلت
- ولادت
ولادت
حسین آقا نجفى اهرى به سال 1282 ه . ق در خانوادهاى پارسا وبا تقوا و ساده و بىآلایش در شهرستان اهر استان آذربایجانشرقى دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش، فتح الله، مادرارجمندش، زهراء، هر دو عاشقان و شیفتگان اهل بیت عصمت وطهارت(علیهم السلام) بودند و در كمال صفا و پاكى زندگىمىكردند.
تحصیلات
آقا نجفى اهرى از اوان كودكى به تحصیل علم، عشق و علاقه وافرىداشت و این اشتیاق در سیماى نورانى و معصوم گونهاش نمایانبود. در سن ده سالگى به همت والدین ارجمندش موفق به شروعتحصیل در زادگاه خود اهر شد و به مدت دوازده سال در محضر«آیت الله میرزا عبد الغنى مجتهد اهرى» و «ملا جواد اهرى»زانو زد و به تحصیل علوم مقدماتى و كتابهاى درسى متداولطلبههاى آن زمان (نصاب، گلستان، صرف و نحو، منطق، معانى وبیان، اصول و فقه) پرداخت. در سن بیست و دو سالگى براى تكمیلدروس سطح به حوزه علمیه تبریز وارد شد و به مدت نه سال تاسال 1313 ه . ق از محضر بزرگان حوزه تبریز كسب فیض كرد. كهمتاسفانه از اساتید وى در حوزه تبریز اطلاعى در دست نیست!
حوزه علمیه اهر
حوزه علمیه اهر، در كنار دیگر مراكز علمى حوزوى شهرهاى اسلامى،پاسدار حریم ثقلین بود، در نشر معارف حقه از سابقهاى درخشان وافتخارآمیز برخوردار است و علمایى مانند: میرزا عبد الغنىمجتهد اهرى، حاج شیخ حسین نجفى اهرى، حاج شیخ احمد اهرى، حاجسید جعفر بنى هاشمى اهرى، حاج شیخ حسین برقى اهرى و… دردامانش پرورش یافتهاند. بناهاى فرهنگى، تاریخى و آثار به جاىمانده (از جمله بقعه شیخ شهاب الدین محمود اهرى، قطبالعارفین، قرن هفتم هجرى) از قدمت و عمق اعتقادى، فرهنگى اینخطه از میهن اسلامى حكایت مىكند و كتابها، اسناد و منقولات اینقدمت را به قرن ششم ه . ق باز مىگرداند. در نتیجه این پیشینهدرخشان، امروز شاهد حضور مردم در حمایت از فرامین اسلام هستیم.
گفتنى است كه حوزه علمیه اهر در طول زمانها دستخوش تحولاتگوناگونى بود. تا جایى كه بعضى از مدارس این حوزه در زمانرژیم ستمشاهى با زیر پاگذاشتن شرایط وقف و وقفنامه و در جهتاهداف ضد اسلامى آن رژیم مبنى بر تضعیف حوزههاى علمیه، به تصرفاداره فرهنگ رژیم منحوس در آمده بود. براى نمونه مدرسه علمیهشمس (امام صادق(ع)) را مىتوان نام برد كه به مدرسه دولتىتبدیل شد و اقدامهاى عالمان و طلبههاى شهر در جهت تخلیهمدرسه و تبدیل آن به حوزه علمیه به جایى نرسید و تنها بعد ازتشریف فرمایى آقا نجفى اهرى، به حوزه علمیه تبدیل شد.
مدارس علمیه اهر
1- مدرسه علمیه امام صادق (ع): كه در سابق با نام «شمس»معروف بود به سال 1307 ه . ش به همت میرزا حسن، وزیر قراجهداغى، بنا شد و بعد از انقلاب بناى قدیم مدرسه با طرح جدید، درسه طبقه، تجدید بنا گردید و این مدرسه، تنها حوزه رایج اهراست و بیش از پنجاه نفر طلبه در آن مشغول تحصیل هستند.
2- مدرسه علمیه مسجد جامع: این مدرسه در حدود یك سال بعد ازفرار فرقه بهائیت در سال 24 یا 25 ه . ش، بعد از غصب مدرسهشمس توسط طاغوت، به همت «حاج میر جواد باغبانى» در حیاطمسجد جامع با اموال آقاى میر صالح كه بى وارث بود، بنا شد. درحال حاضر از آنجا استفاده نمىشود و صورت مخروبه به خود گرفتهاست.
3- بقعه شیخ شهاب الدین محمود اهرى (قطب العارفین قرن هفتمهجرى): حضرت شیخ شهاب الدین در این مكان خانقاهى ترتیب داد وبه تربیت علماء و عرفاء پرداخت. این خانقاه در زبان محلى بنام«فبتسرا» معروف و در زمان حیات شیخ از تشكیلات درسى و رونقعلمى خاصى برخوردار بود و عالمان و عارفان بزرگى مانند: شیخجمال الدین تبریزى، بابا فرج وایقانى، باله بنیسى و… در ایندارالعلم به تحصیل كمالات نفسانى و فقه مشغول بودند. بناى فعلىبقعه در زمان صفویه (شاه عباس اول) بر روى مرقد شیخ شهابالدین محمود اهرى بنا شده است.
ازدواج و فرزندان
مرحوم آقا نجفى اهرى، قبل از عزیمتبه نجف، در زادگاه خود بادختر مرحوم ملا تقى، فرزند ملاعلى اصغر رواسجانى به نام «فضهخانم» ازدواج كرد. ثمره ازدواجشان تنها دخترش (رباب) بود كهاو را به عقد حاج سید عباس گرگرى، از فضلاى آذرى نجف، درآورد.
آقا نجفى از رباب صاحب شش نوه (4 دختر و 2 پسر) شد. تمامى نوههاى دخترى هم اكنون در قید حیاتاند. به ترتیب، همسران حاج آقابخارایى در مشهد، حاج آقا نجومى در كرمانشاه، حاج آقا دهدشتىدر آبادان و مرحوم كاتب الغروى (خطاط كاشیكارىهاى حرم امامعلى (ع) و امام حسین (ع)) در نجف، هستند و دو نوه پسرش، حاج سیدمحمد حسن گرگرى (مقیم اهر) و مرحوم حاج سید محمد على گرگرى(ساكن نجف) مىباشند.
رؤیایى صادق
معظم له بعد از فرا گرفتن دروس سطح به صورت كامل و شایسته درسن سى و یك سالگى (1313 ه . ق) براى رسیدن به مقامات عالىعلمى و اجتهاد به حوزه كهن و هزار ساله نجف مشرف شد و بهمحافل علمى و جلسات درسى برخى از بزرگان راه یافت. آیت اللهالعظمى نجفى اهرى خود درباره سفر به نجف اشرف مىگفت: «در اهرمنزل كرده و منتظر بودم تا زمینه عزیمتبه نجف اشرف فراهمگردد. تقریبا اواسط مهرماه بود. یك شب در عالم رؤیا دیدم كهدر حرم مطهر ابا عبد الله الحسین (ع) و در ایوان طلا هستم. بادقتبه یكى از ستونهاى ایوان طلا چشم دوخته بودم و سعى مىكردمتا از این ستون به پشتبام حرم بروم، ناگهان از خواب بیدارشدم. نزدیكیهاى صبح بود، وضو ساخته و خود را براى دخول به صبحآماده نمودم، و از خداوند متعال خواستم كه این خواب را برایممبارك گرداند. هنوز اذان صبح نگفته بود كه كوبه در منزلمان بهصدا در آمد. به پشت در آمده، با نگرانى در را گشوده و پدربزرگوارم را مشاهده نمودم. علت تشریف فرمائیش را به این صبحزودى سئوال نمودم. (پدرش آن زمان در روستاى «رواسجان» زندگىمىكرد.) در جواب فرمودند: امروز آقاى حسن اهرى (پدر دكتر قاسمخان) به مكه مشرفاند.
زمینه را فراهم دیده و از پدرم خواستم، تا از ایشان بخواهدساعاتى سفرشان را به تاخیر اندازد تا من هم همراه آنان بهنجف مشرف شوم. براى خداحافظى از مادر و سایر بستگان به روستاىرواسجان رفتم كه عمویم هم براى همراهیم و تشرف آماده گردید.
به همراه افراد فوق الذكر حركت نمودیم و بعد از طى منزلها اولوارد كربلاى معلى گشتیم. وقتى وارد حرم ابا عبد الله الحسین (ع)شدیم، ناگهان چشمم به ستونى افتاد كه آن را در خواب دیده بودمو درست همان ستون بود. به عمویم گفتم: من اینجا را دیدهام وبعد همگى به زیارت نجف مشرف شدیم و آقاى حسن اهرى بعد اززیارت حضرت امیر (ع) جهت تشرف به مكه آماده شدند و من و عمویماز آنان جدا گشتیم و من، بعد از اجازه اقامت و تحصیل در حوزهنجف از آقا سید محمد كاظم طباطبائى یزدى (صاحب عروة الوثقى)،به عمویم گفتم كه من ماندنى شدم و دیگر برنمىگردم و چونخانوادهام را همراهم نبرده بودم،… نامهاى به پدرم نوشتم اگرامكان داشت، همسر و دخترم را به نجف بفرستد و پدرم با همتوالاى خود آنها را به نجف فرستاد.
حوزه علمیه نجف در زمان حیات آقا نجفى اهرى
حوزه كهن و هزار ساله نجف به سال 488 ه . ق به همتشیخالطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسى، از بزرگترین عالمان وفقیهان شیعه تاسیس گردید. همزمان با سالهاى عزیمت آقا نجفىاهرى به نجف، در سال 1313 ه .ق، وظیفه پاسدارى و حراست ازمیراث گرانبهاى شیعه به دست آیت الله العظمى سید محمد كاظمطباطبائى یزدى رسیده بود كه به حق فقه شیعى را رونق بخشید وكتاب گرانسنگى به نام «عروة الوثقى» را به رشته تحریر درآورد. و سالهاست كه فقهاى عظیم الشان به آن حاشیه یا تعلیقهمىزنند. آنگاه محقق بزرگ و اصولى زبر دست، آیت الله العظمىشیخ محمد كاظم خراسانى، معروف به «آخوند» طلوع كرد و رشتهاصول فقه را چنان بارور ساخت كه از زمان تالیف كتاب علمى وتحقیقى معظم له به نام «كفایة الاصول» هیچ عالم و فقیهى ازمطالعه و تحقیق آن بىنیاز نیست. در حقیقت این دو بزرگوارنهضت علمى شیخ اعظم انصارى را كه به وسیله میرزاى شیرازىآبیارى شده بود، به تكامل رساندند. همزمان با این دو بزرگوارو بعد از آنان شخصیتهاى بزرگى مانند: سید ابو الحسن اصفهانى،شیخ الشریعه اصفهانى و صد فقیه برجسته و استاد مبرز در حوزهنجف قدم به میدان گذاشتند و به بركت دانش گستردهشان روز بهروز بر رونق این حوزه كهن افزودند و آن را در دو بخش «فقاهتو سیاست» فعال و پویا ساختند. آقا نجفى اهرى در چنینحوزهاى به تحصیل پرداخت و از جلسات درس و افكار بلنددانشمندان و فقیهانى بهره گرفت. شمار زیاد مشایخ عالى واساتید والا مقام معظم له خود نشانگر موقعیت مهم، پویا و باعظمتحوزههاى آن روزگار است.
اساتید
1- مرحوم ملا جواد اهرى (استاد مقدمات حاج شیخ در اهر)
2- حضرت آیت الله شیخ عبد الغنى مجتهد اهرى (استاد آقا نجفىدر اهر) فقیه بارع، زبردست، عالم بزرگوار، ادیب جلیل و شاعرمجید، از اعاظم فقهاى قرن 13 و 14 ه . ق در اهر دیده به جهانگشود. دوران كودكى و جوانى را به كسب علوم در زادگاهش گذراندمدتى به تبریز رفت و در آنجا ساكن شد. در تبریز از جملهعالمان طراز اول و مراجع امور شرعى بود و با حضور او شهر عالمخیز تبریز شكوه، عظمت و شرافت دو چندان یافت. حاج شیخ بعد ازمدتى به تهران عزیمت كرد و اثر ارزندهاش در فقه به نام«درر اللئالى» را در نهایت زیبایى و مهارت، به سبك سید بحرالعلوم، منظوم كرد و به طبع رسانید. به اعتراف آگاهان در اینعلم كسى را به غیر از میرزا عبد الغنى بعد از سید بحر العلومیاراى آفریدن چنین اثر عظیمى نبود. وى جامع علوم فقه، اصول،حدیث، تفسیر و ادبیات بود و در سال 1306 ه . ق در زادگاهشاهر در گذشت.
3- حضرت آیت الله العظمى حاج سید محمد كاظم بن عبد العظیمطباطبائى یزدى (صاحب كتاب شریف عروة الوثقى) وى از استوانههاىمعارف و فقه جعفرى و از مفاخر و مراجع بزرگ تقلید بود. دربیست و هشت رجب (1247 ه . ق) در كسنو یزد متولد و 28 رجب(1337 ه . ق) در گذشت.
4- حضرت آیت الله العظمى شیخ محمد كاظم بن ملا حسین خراسانى(آخوند صاحب كفایة الاصول) به سال 1255 ه . ق در مشهدالرضا(ع) متولد و به سال 1329 ه . ق در بیست ذى الحجه در نجفالاشرف درگذشت.
5- حضرت آیت الله العظمى سید ابو الحسن اصفهانى;از مراجع بزرگ و دور اندیش و استاد بسیارى از فقهاىنیم قرن گذشته بود. به سال 1284 ه . ق متولد و در سال 1365ه . ق در گذشت. كتاب «وسیلة النجاه» او از مشهورترین كتبفقهى، بعد از عروه الوثقى است.
از دیگر اساتید آقا نجفىاهرى مىتوان; آقا شیخ محمد حسین نائینى (متوفى 1355 ه . ق)و آقا شیخ عبد الكریم ممقانى را نام برد.
اجازات اجتهادى و روایتى
مرحوم آقا نجفى اهرى بعد از تكمیل تحصیلات عالیه، موفق به كسباجازه اجتهاد و نقل روایات از آیات و بزرگانى مانند سید محمدكاظم طباطبائى یزدى، شیخ محمد حسین نائینى، سید ابو الحسناصفهانى، شیخ عبد الكریم ممقانى شد كه گویاى موقعیت ممتاز علمىآن فقیه فرزانه و توجه اساتید معظم له به ایشان است. همچنینارجاع مسائلى از ناحیه آیت الله العظمى بروجردى به وى، گویاىعنایت ایشان و فضل معظم له بود، به عنوان نمونه به دو حكایتاشاره مىكنیم:
1- در زمان آقا نجفى اهرى عدهاى از ثروتمندان اهر جهت پرداختبدهىهاى شرعى اموالشان، قبل از تشرف به حج، خدمت آقاى بروجردىمىرسند. قبل از هر چیز، آقا از آنان مىپرسد: از كدام منطقهایران آمدهاید؟ آنها در پاسخ مىگویند: از ارسباران (اهر). آقا از گرفتن خمسخوددارى كرده، مىفرمایید تا زمانى كه آقا نجفى اهرى در اهرهستند، من اقدام به چنین كارى نمىكنم. برگردید و خدمت آقا شیخحسین برسید.
2- مساله دیگر این كه در زمان حیات آقا نجفى اهرى، شهردارىاهر با غصب قبرستانى كه هنوز مورد استفاده اموات مومنین بود،حمامى بنا كرد، اما آقا نجفى به علت غصبى بودن، اجازه غسل درآن حمام را نمىداد. مردم (انجمن شهر) از آیت الله العظمىبروجردى براى تعیین تكلیف استفتا كردند و ایشان از جوابخوددارى كرد و به آقا نجفى ارجاع داد و سرانجام حمام به خاطراجازه ندادن آقا براى غسل و استحمام از بین رفت و به مخروبهتبدیل شد. بعد از رحلت آقا نجفى رژیم طاغوت مدرسهاى را به نام(ناموس) در آنجا ساخت كه این مدرسه بعد از انقلاب به نام شهیدبزرگوار رجائى تغییر نام یافت و هم اینك به خاطر فرسودگى،ساختمان جدید مجتمع آموزشى شهید رجائى در آنجا بنا مىشود.
تدریس، شاگردان و تالیف
مرحوم آقا نجفى اهرى در دوران پر بركت عمر شریف خود به مدت دهسال در حوزه نجف اشرف در مسجد هندىها و مقبره صاحب عروةالوثقى بر كرسى تدریس تكیه زد و كتابهایى مانند قوانین الاصولمیرزاى قمى، فرائد الاصول و مكاسب شیخ انصارى را به شاگردانشاز كشورهاى هندوستان، پاكستان، افغانستان و ایران تدریسفرمود.
از شاگردان وى مىتوان حضرات آیات و حجج اسلام: شیخعبد العلى آخوندى اهرى، مرحوم حاج سید صادق آل محمد اهرى(اولین امام جمعه اهر بعد از انقلاب)، حاج میرزا یراله دهقان،حاج آقا بخارایى، حاج آقا نجومى و حاج آقا دهدشتى را نام برد.
آقا نجفى اهرى در كنار تعلیم و تربیت، كتابهایى را نیز تالیفكرد. فهرست كتاب هاى وى عبارت است از: 1- «حدیقة الاحباب» كتابى وزین و شامل ادعیه، روایات،كرامات، نصایح و مناقب خاندان عصمت و طهارت است و به تعبیرمولف «كشكولى است جمع آورى شده از كتب معتبره.» در تاریخ(1358 ه . ق) در نجف چاپ و به تقریظ مرجع بزرگ شیعه آقا سیدابو الحسن اصفهانى مزین شد. متن تقریظ چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم: الحق و الانصاف كتاب نفیسى است،مشتمل بر اخبار شریفه و مطالب نفیسه و حكایات ظریفه. البتهاخوان مومنین در طبع و نشر آن ساعى باشند. «لله در مؤلفه»جناب علم الاعلام ثقة الاسلام آقاى آقاشیخ حسین مجتهد اهرى دامتافاضاته ابو الحسن الموسوى الاصفهانى »
2- «شجره طوبى» همانند حدیقه است.
3- «رساله عملیه به نام (سدره المنتهى فى دین المصطفى)» درسال (1366 ه . ق) در تبریز به چاپ رسید.
از حاج شیخ شش كتاب چاپ نشده نیز به یادگار ماند كه عبارت استاز: 1 و 2- «شرح رسائل و مكاسب شیخ انصارى» 3- «مناسك حج» 4- «اربع مائه (از فرمودههاى امام صادق (ع)» 5- «رد بهائیگرى» 6- «آیا قرآن قابل ایراد است؟»
آقا نجفى اهرى دستخط خیلى خوبى هم داشت و بخشى از نسخه كتاب«ریاض العلماء و حیاض الفضلاء» تالیف; میرزا عبد الله بنعیسى افندى اصفهانى (قرن 12) به دستخط اوست. در این بارهحكایتى خواندنى به این صورت نقل كردهاند: آیت الله العظمىمرعشى نجفى مىخواست در نجف اشرف این كتاب را از یك زن دستفروشخریدارى كند اما انگلیسىها هم مشترى آن بودند و تا سقف400 دینار براى خرید پیشنهاد كردند اما زن حاضر شد كتاب راتنها در برابر 200 دینار به آقا نجفى مرعشى بفروشد. ایشان همبا فروختن اسباب و اثاث و حتى لباسهاى نوى خود كتاب راخریدارى كرد. بعدها آقا مرعشى بر اثر تهدید و اجبار رژیم عراقحاضر شد آن را به انگلیسىها بفروشد; اما قبل از فروش به كمكجمعى از رفقایش آن را استنساخ كرد كه مرحوم آقا نجفى اهرى یكىاز آنها بود. و قسمتى از كتاب توسط ایشان نسخهبردارى شد والان موجود است.
در فهرست «نسخههاى خطى» كتابخانه آقاىمرعشى; چنین آورده شده است: «توسط آقا شیخ حسین نجفى اهرى عناوین و نشانیهاى شنگرف تصحیح شده است.»
مراجعت به اهر
آقا نجفى اهرى كه همواره با مشكلات ناشى از فقر، دست و پنجهنرم مىكرد. نقل كردهاند گاه براى خرید حداقل مواد غذایى مجبوربه فروش كتابهایش مىشد. پس از سى و شش سال تحصیل و تفقه دردین و رسیدن به جایگاه رفیع اجتهاد و كسب اجازات علمى، فقهىدر سن شصت و هفتسالگى به سال (1349 ه . ق) براى هدایت مردمبه دیار خویش بازگشت تا مصداق آیه نفر گردد. معظم له ازآغاز ورود به منطقه ارسباران (اهر) مرجعیت دینى یافت و دركنار اقامه نمازهاى جماعت ظهر و عصر در مسجد امام خمینى (سفیدسابق) و مغرب و عشا در مسجد شیخ عماد، مدرسه علوم دینى شمس(امام صادق(ع)) را كه به تصرف رژیم منحوس پهلوى درآمده بود،بازپس گرفت و به تربیتشاگردان مكتب امام صادق (ع) پرداختند.
حاج شیخ علاوه بر بازسازى مدرسه، باقیات و صالحاتى همچون مرمتو بازسازى مسجد امام خمینى (ره) و احداث یك باب «غسالخانه»در نزدیكى گلزار شهداى اهر از خود به یادگار گذاشت.
اخلاق و سیره
اخلاق پسندیده و فضائل انسانى و صفات پسندیده آقا نجفى اهرىزبانزد خاص و عام بود. معظم له به تواضع، حلم، بردبارى، عفو وگذشت، سعه صدر، مدارا و خوش برخوردى، احترام به كوچك و بزرگ،احساس مسؤولیت، همیارى و دستگیرى از فقرا و محرومان ودیگرصفات كریمه، معروف بود. در خانهاش همواره به روى مراجعین بازبود و هر كس به حضورش مىرسید، بىبهره باز نمىگشت. محفل اومجلس انس با قرآن و حدیثبود. نه كسى از دیدار او دلتنگ مىشدو نه او از كثرت سئوال و جواب ابراز خستگى مىكرد. هر چند ازاو مىخواستند، مطلب را تكرار مىكرد. عشق و علاقه بىاندازهاىبه اهل بیت عصمت و طهارت خاصه حضرت سید الشهدا و عزادارىاو داشت. به عنوان نمونه به حكایتى از سجایاى پسندیدهاشاشاره مىكنیم: مىگویند در زمان حیات معظم له، فردى شراب خوار و لاابالى دراهر كه به شرارت و شرب خمر معروف بود، روزى به قصد اهانتبهآقا نجفى اهرى سر راه او قرار گرفت و به ایشان فحش و ناسزاداد. اطرافیان معظم له خواستند مانع جسارت او شوند; اما آقااجازه نداد و به راه خود ادامه داد. فرداى آن روز آقا بهمغازه همان فرد رفت و بعد از سلام و احوالپرسى گفت: دیروز مثلاین كه عصبانى بودید، اگر قرضى یا مشكلى دارید، من در خدمتتانهستم. آن فرد لاابالى كه انتظار چنین رافت و عطوفتى را نداشت،متاثر شد و به پاى آقا افتاد وانگاه از كار زشتخود عذرخواهىكرد.
مبارزات
در مورد زندگى مبارزاتى آقا نجفى اهرىمىتوان به همراهى و همآوایى وى با بزرگان نجف، در نهضتمشروطیت، كه به رهبرى روحانیان آغاز گردید، و به حمایت همهجانبه معظم له از حضرت امام خمینى (ره) در اوائل شكلگیرىنهضت، اشاره كرد. معظم له انس و الفت و علاقه زیادى به حضرتامام (ره) داشت، از نزدیك با ایشان در ارتباط بود و از حركتهاىحضرت امام (ره) قاطعانه پشتیبانى مىكرد. در سال 1343 ه . شبود كه حضرت امام سخنرانى تاریخى و افشاگرانه خود نسبتبهجنایات رژیم سفاك پهلوى و قرارداد ننگین كاپیتولاسیون را ایرادفرمود و به دستگیرى و بازداشت امام انجامید، مرحوم آقا نجفىاهرى، شبانه اعلامیهاى صادر فرمود و ضمن محكوم كردن دستگیرىحضرت امام، مردم را دعوت به قیام كرد و مهاجرت خود را بهتهران به اطلاع عموم رساند.
اعلامیههاى حاج شیخ شبانه در كوچه و بازار نصب شد و صبح آن روزشور و غوغاى عجیبى بین مردم راه افتاد. آقا نجفى اهرى درمقابل صفوف به هم فشرده مردم تا دروازه شهر اهر حركت كرد و ازآنجا با بدرقه مردم به همراهى آیت الله سید جعفر بنى هاشمىاهرى جهت اعتراض به بازداشتحضرت امام (ره)، به تهران عزیمتكرد و به مجمع بزرگ روحانیان طراز اول ایران (حضرات آیاتعظام: گلپایگانى، مرعشى نجفى، میلانى، پسندیده (اخوى امام)،شهیدین صدوقى و دستغیب و…) كه در باغ ملك تشكیل شده بود،پیوست. آنان مدت پانزده شبانه روز مشغول برنامهریزى جهتآزادى حضرت امام بودند و اعلامیههاى كوبندهاى در همین زمینهصادر مىكردند. متن این اعلامیهها با امضاء نزدیك به پنجاه نفراز بزرگان در بعضى از اسناد و كتب به ثبت رسیده است. همهروزه نماز جماعتبه امامت آقا نجفى اهرى برگزار مىگردید تااینكه یك شب به طور ناگهانى برق منطقه خاموش شد و در تاریكىچهار جیپ ارتشى وارد باغ شدند و آقا نجفى اهرى را دستگیر و بهساواك انتقال دادند. پس از بازجوئىهاى انجام شده، معظم له راچشم بسته به تبریز فرستادند و بالاخره پافشارى روحانیان و مردمموجب آزادى حضرت امام (ره) شد و امام بعد از آزادى طى تلگرافجداگانهاى از آقا نجفى اهرى تشكر و قدردانى كرد. كه متاسفانهبر اثر سهلانگارى وراث این سند هم مانند سایر اسناد از بینرفته یا مفقود شده است.
رحلت
حضرت آیت الله العظمى حاج شیخ حسین نجفى اهرى سرانجام بعد ازصد و چهار سال عمر با بركت و صرف آن در جلب رضاى خالق متعال وخدمتبراى اعتلاى اسلام و مسلمین در (23 بهمن 1345 ش) نداى«ارجعى» معبود را لبیك گفت و سبك بال به سوى ملكوت حق وروضه رضوان الهى پر كشید. پیكر مطهر حاج شیخ بعد از تشییع باعظمتبىسابقهاى در اهر، جهت دفن، به عش آل محمد قم انتقالیافت و با حضور حضرات مراجع و علماى اعلام و جمعى از مردم شریفشهرهاى اهر، تبریز، تهران و قم از مسجد امام حسن عسكرى (ع) بهسوى حرم كریمه اهل بیتحضرت فاطمه معصومه (س) تشییع شد و بعداز اقامه نماز بر پیكر مطهر آن عالم عامل در مقبره ابو حسین دركنار یاران سفر كردهاش: آیت الله شیخ احمد اهرى و آیت اللهسید كاظم كوهكمرى اهرى به خاك سپرده شد.
فسلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعثحیا.
منبع: www.hawzah.net